برای بسیاری از بزرگسالان، اولین و آخرین باری که میخواهند با یک غریبه کاملاً غریبه زندگی کنند، سال اول دانشگاه است. و اکنون زمانی از سال است که بسیاری از بچه هایی که به تازگی در دانشگاه پذیرفته شده اند، تصمیم می گیرند این کار را نکنند.
زندگی با کسی در 150 فوت مربع آسان نیست. به اندازه کافی سخت است که یک اتاق را با یک عزیز تقسیم کنید. خروپف های گاه به گاه آنها، نحوه وزوز آنها در حین تمیز کردن، یا رد شدن از سطل زباله هنگام پرتاب دستمال های کثیف.
اما وادار کردن کودکان از پیشینه ها، قومیت ها و طبقات اقتصادی بسیار متفاوت برای زندگی در محله های تنگ یکی از مزایای کالج شبانه روزی است. این یک سطح کننده اجتماعی است. آموزش خود را ارائه می دهد. این می تواند باعث درگیری وحشتناک شود، اما در آماده سازی جوانان برای جهان نیز مهم است. این بخش مهمی از یادگیری کنار آمدن است.
امروزه بسیاری از دانش آموزان این تجربه را به طور کلی از دست می دهند. در حالی که برخی از مدارس در سالهای اخیر این عمل را کنار گذاشتهاند، بسیاری از آنها سیستمهایی را اتخاذ کردهاند که به دانشآموزان کنترل بسیار بیشتری بر فرآیند میدهد. دانشآموزان میتوانند به تنهایی هم اتاقی خود را انتخاب کنند، چه به صورت حضوری، چه در رسانههای اجتماعی یا از طریق یکی از خدمات همسریابی شخص ثالث. یا از یک سرویس تطبیق پردیس مانند RoomSync یا StarRez استفاده می کنند که مدارس می توانند مجوز بگیرند و با نیازهای خود تطبیق دهند.
در دانشگاه آریزونا، دانشجویان سال اول یا به تنهایی با هم جفت می شوند یا از برنامه ای استفاده می کنند که دانا رابینز موری، مدیر اداری مسکن، آن را “Match.com برای هم اتاقی ها” می نامد.
رابینز موری گفت: «این به دانشآموزان کنترل میکند که با چه کسی زندگی میکنند و کجا زندگی میکنند. ما فکر میکنیم این به آنها قدرت میدهد تا احساس کنند توانایی بیشتری برای کار کردن از طریق سیستم دارند، زیرا آنها آن را انتخاب کردند.»
دیوید کلارک، معاون زندگی دانشگاهی در دانشگاه اموری در جورجیا، گفت: «نتیجه ای که ما می خواهیم این است که دانش آموزان مکانی امن و راحت داشته باشند که در آن احساس تعلق داشته باشند». تقریباً 55 درصد از دانشآموزان اموری، چه در شبکههای اجتماعی ملاقات کردهاند، چه در دوره پیش دانشگاهی و یا در خانه یکدیگر را میشناختند، مدرسه را به عنوان یک زوج شروع میکنند. تکالیف مسکن فقط در ماه ژوئیه صادر می شود تا به دانشجویان سال اول فرصت کافی برای پیدا کردن کسی داده شود.
انتخاب. کنترل. راحتی. آژانس. اینها چیزهای خوبی به نظر می رسند: ویژگی هایی که می توانند به احساس شادی و امنیت کمک کنند.
اما آنها همچنین می توانند ارزش ها و توانایی های دیگر مانند انعطاف پذیری، ریسک پذیری و غلبه بر تفاوت ها در هویت و ایدئولوژی را تضعیف کنند. این یک چیز برای مدارس است که جغدهای شب را از افراد صبح دور نگه دارند و از دعواهای آلرژی خودداری کنند. اما دانشگاه در مورد مواجهه با ناشناخته ها و یادگیری سازگاری است، حتی اگر به معنای طفره رفتن از یک هم اتاقی به شدت مست در ساعت 3 صبح باشد. در سال اول، دختری که با یک سرآشپز خصوصی بزرگ شد با کسی زندگی می کند که غذای کمیابش در IHOP بود.
این ایده که اجازه دادن به کودکان برای بهبود سلامت روان به تنهایی با هم جفت شوند، لزوما در دراز مدت پشتیبانی نمی شود.
مولی نیوتن، دانشیار ارشد دانشجویان در کالج بیتس در مین گفت: «تجربه هم اتاقی یک تجربه یادگیری شدید است. “آنها سرگرم کننده و سخت هستند.” بیتس به دانش آموزان اجازه نمی دهد از قبل هم اتاقی خود را انتخاب کنند. در عوض، مدیران فرآیند تطبیق را خودشان مدیریت می کنند.
جولی لیثکات هیمز، نویسنده کتاب «نوبت شما: چگونه بالغ شوید» و رئیس سابق دانشجویان سال اول دانشگاه استنفورد می گوید: «کالج باید زمانی در زندگی باشد که از منطقه راحتی خود خارج شوید و فشار را احساس کنید. در کالیفرنیا. زمانی که افراد اجازه دارند هم اتاقی های خود را انتخاب کنند، اساساً خود را از داشتن برخی از معنی دارترین دانش موجود محروم می کنند، یعنی بزرگ شدن در سال اول با شخصی که شبیه شما نیست.
واقعیت این است که وقتی بچهها هم اتاقیهای خود را انتخاب میکنند، تمایل دارند با افرادی مانند خودشان همراه شوند. بروس ساسردات، اقتصاددان کالج دارتموث در نیوهمپشایر، بیش از یک دهه را صرف مطالعه عواقب اجتماعی هم اتاقی ها کرده است. تحقیقات او به مزایای واضح یک فرآیند تصادفی اشاره می کند، به ویژه از آنجایی که هنوز همجنس گرایی یا خود تفکیک بر اساس خطوط نژادی، قومی و طبقاتی در دانشگاه های آمریکا وجود دارد.
ساسردوت گفت: «دانشگاهها برای دستیابی به تنوع بسیار سخت کار میکنند، اما زمانی که مردم واقعاً با هم تعامل داشته باشند، ارزشمندتر است. قوی ترین ابزاری که دانشگاه ها برای تسهیل این امر دارند، تطبیق هم اتاقی است.
بچههایی که جفت میشوند اغلب کسانی هستند که در مدارس دولتی خصوصی یا نخبه تحصیل میکنند، جایی که میتوانند به راحتی با دوستان مشترک بنشینند. آنها همچنین کودکانی هستند که منابعی برای ملاقات در تابستان دارند. Lythcott-Haims گفت که به بچهها اجازه میدهد هم اتاقیهایشان را خودشان انتخاب کنند، «به افراد ممتاز امتیاز میدهد، دستهها را تشویق میکند، و برخلاف نتیجه مطلوب داشتن یک بدنه دانشآموزی متنوع که بچهها با تعامل با یکدیگر یاد میگیرند و رشد میکنند، عمل میکند».
به رسمیت شناختن این تأثیر باعث شده است که برخی از مدارس، از جمله دانشگاه دوک در کارولینای شمالی، اجازه انتخاب خودگزینی را برای دانشجویان سال اول متوقف کنند. در حالی که پس گرفتن امتیازی که قبلاً اعطا شده است دشوار است، بهویژه وقتی بسیاری از کالجها با دانشجویان بیشتر مانند مشتریان یا مشتریانی رفتار میکنند که میخواهند راضی کنند، اکنون زمان آن است که دانشکدههای بیشتری این گام را بردارند.
به هر حال، به دلیل ماهیت بسته و منزوی رسانههای اجتماعی و تأکید آن بر گروههای نژادی و قومی، این یک نبرد دشوار برای بیرون کردن کودکان از حبابهایشان است.
در پردیسهای جداشده امروزی، دانشآموزان باید تا حد امکان درباره تعامل با افرادی که نمیشناسند بیاموزند. قطعاً بچهها هم لایق این شانس هستند.
پاملا پل ستونی برای نیویورک تایمز می نویسد.